- نویسنده : مهدی محمدی
- 13 دی 1403
- کد خبر 204077
- ایمیل
- پرینت
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبرقم (قمنا)، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی قم اخیرا در واکنش به ایجاد و توسعه نیروگاههای خورشیدی گفته است: “ما زمانی که در کشورمان نفت و گاز و سوخت داریم و ارزان است، برای چه باید به سراغ تولید انرژی خورشیدی برویم.”
محمد ایرانی با بیان اینکه کشور ژاپن کشور پاکی است و ۸۸ درصد سوخت خود را از فسیلی و نفت بهرهبرداری میکند، اظهار داشته است: “این کشور به سمت خورشیدی نرفته است چون بهصرفه نیست.”
در این باره گفتنی است:
۱- بر اساس اعلام موسسه سیاستهای انرژی پایدار ژاپن (ISEP) در سال ۲۰۲۳، حدود ۶۶.۶ انرژی کشور ژاپن از سوختهای فسیلی تامین میشود. سهم انرژی هستهای در تامین انرژی این کشور ۷.۷ است که با احتساب این عدد مابقی انرژی ژاپن معادل ۲۵.۶ درصد از منابع پاک و تجدیدپذیر شامل انرژی خورشیدی، انرژی باد، آب و بیومس تامین میشود.
۲- بر اساس اعلام همین موسسه سهم انرژی خورشیدی از منابع انرژی ژاپن ۱۱.۲ درصد است. این عدد در حالی است که ژاپن با میانگین سالانه ۱۵۰۰ میلیمتر بارش کشوری بارانخیز بوده و میانگین روزهای آفتابی در این کشور سالانه ۱۵۰ تا ۲۰۰ روز آفتابی است. به عبارتی ژاپن نسبت به مناطق مرکزی ایران با میانگین ۳۰۰ روز آفتابی در سال، فرصت کمتری برای استفاده از انرژی خورشیدی دارد؛ به همین خاطر عدد ۱۱.۲ درصد میزان بالایی برای این کشور است.
۳- از طرفی ایجاد نیروگاههای خورشیدی نیاز به منطقه وسیعی دارد. برای نمونه اندازه هر پنل خورشیدی خانگی با توانایی تولید ۳۰۰ وات حدود ۲ متر مربع است، که با احتساب مصرف حدود ۵۰۰۰ مگاواتی برق در شهر تهران، برای تامین برق تهران با همین الگوی مصرف به چیزی در حدود ۱۷ میلیون پنل خورشیدی خانگی نیاز است. حال اگر فضای حداقلی بین پنلها را لحاظ کنیم، ایجاد یک نیروگاه خورشیدی برای تامین برق تهران، مساحتی بالغ بر ۶۸ میلیون متر مربع نیاز است. این در حالی است که کشور ایران ۴.۳۶ برابر بزرگتر از کشور ژاپن است و طبیعی است که ژاپن هم از لحاظ وسعت و هم از لحاظ تعداد روزهای آفتابی محدودیت بیشتری نسبت به ایران برای توسعه نیروگاههای خورشیدی دارد.
۴- اما در خصوص اظهارات رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی قم پیرامون «ارزان بودن نفت و گاز در ایران» لازم بهذکر است که این موضوع نهتنها افتخار نیست، بلکه نوعی ضعف برای کشورمان به حساب میآید و باعث شده است تا شاهد مصرف غیر بهینه و بیرویه انرژی در بخشهای مختلف باشیم. برای نمونه راندمان نیروگاههای حرارتی روی کاغذ حدود ۴۰ درصد است که این عدد در گفتوگوهای مسئولین بسیار کمتر از این است. حال اگر انرژی گران بود، قطعا چارهاندیشی در خصوص راندمان نیروگاهها در اولویت قرار میگرفت.
۵- همچنین در بعد کلان، استفاده بیرویه از سوختهای فسیلی منجر به ایجاد جزایر دمایی متعدد در کشور شده است که کاهش بارشها و به تبع آن کم شدن میزان ذخایر سدها و خارج شدن نیروگاههای برقآبی از مدار تولید از تبعات اولیه این موضوع است. طبیعی است که کاهش ذخایر سدها، کشور را به برداشت از منابع آب زیرزمینی کشانده است که این موضوع نیز منجر به فرونشستهای وحشتناک در برخی استانهای مرکزی شده است. در حوزه سلامت نیز، آلایندههای سمی حاصل از فعالیت صنایع به دلیل کاهش بارشها در یک محدوده ساکن شده و در فصل سرد سال با پدیده «وارونگی دمایی» به بلای جان مردم تبدیل شده است.
در خصوص معضل ناترازی انرژی در کشورمان که عملا میشود دیگر تبدیل به کمبود شده است، گفتنیها بسیار است؛ با این حال به نظر میرسد یکی از راههای تحقق «اصلاح الگوی مصرف» مد نظر رهبر انقلاب، اصلاح تعرفههای انرژی در تمامی حوزهها باشد. از لحاظ جامعهشناسی افراد زمانی قدر یک نعمت را میدانند که نسبت به حفظ آن احساس مسئولیت کنند که این مهم پس از سالها آزمون و تجربه در کشورمان، با گران کردن انرژیهای فسیلی و به جای آن توسعه منابع انرژی پاک امکانپذیر است.