به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبرقم (قم‌نا) به نقل از خبرگزاری حوزه، متن سخنان آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی در درس خارج فقه به مناسبت هشتم شوال سالروز تخریب بارگاه ائمه علیهم السلام بقیع به این شرح است:

هشتم ماه شوال روزی که در سال ۱۳۰۵ شمسی یعنی۱۳۴۴ قمری آن فاجعه بسیار دلخراش و مصیبت بزرگ برجهان اسلام وارد شد و با فتوای ۷۰ نفر از علمای مدینه قبور ائمه بقیع علیهم السلام و مرقد مطهرشان تخریب گردید.

شدت فاجعه به حدی بود که دولت وقت حکومت پهلوی هم آن روز را عزای عمومی اعلام کرد. مناسب است که در نظام جمهوری اسلامی این مسئله کاملا مورد توجه قرار بگیرد. چون حادثه کوچکی نبود. این اهانت بسیار بزرگ به عترت پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین حرکتی بسیار حساب شده بود. اینکه عرض می کنم حرکت حساب شده برای اینکه اساساً اساس وهابیت را انگلیسی ها به وجود آوردند نه فقط برای از بین بردن شیعه بلکه برای از بین بردن اسلام. نقشه از بین بردن اسلام در هر زمانی از سوی یهود عنود در جریان بوده و استمرار داشته ودارد.آنها متوجهند که حقیقت اسلام در اهل بیت متجلی است، همان ایام به کربلا نیز هجوم برده و قبر مبارک امام حسین علیه السلام را تخریب کردند و تعداد زیادی از علما را به شهادت رساندند. در زمان ما هم داعشیان با کمک امریکا و اسرائیل ووهابیون به نحو دیگری این جنایات را مرتکب وهدم شیعه و اسلام انقلابی در برنامه شان هست.

اینجا چند نکته را عرض میکنم؛ اولا اینکه حوزه های علمیه از آن زمان در هشتم شوال اعلام عزاداری می کنند و درسها تعطیل می شود به خاطر این است که ما باید واقعا عزادار باشیم، نگوییم صد سال پیش یک قضیه ای اتفاق افتاده و از کنار آن بی تفاوت بگذریم. هر سال باید برای مردم و نسل جوان، این جنایت عجیبی وهابیت گوشزد شود. آنها همان زمان دنبال هدم قبر مبارک پیامبر هم بودند منتهی از خشم سراسری مسلمانان ترسیدند.

همه میدانند بهانه آل سعود فتوای بی ریشه و اساس ابن تیمیه بود که زیارت و بناء بر قبور را شرک اعلام کرده و هیچ اساس علمی و فقهی ندارد، بنای بر قبور از قبل اسلام بوده مثل قبر حضرت داود در قدس، قبر ابراهیم، اسحاق و … در الخلیل، هیچگاه هم پیامبر و اصحاب و تابعین و عالمان دین تا زمان ابن تیمیه نگفته بودند که این کار شرک است، ساخت بناء بر مزار یک شخصیتی که محور دین و هدایت مردم به سوی خدا بوده، برای اینکه مردم و نسلهای آینده به او توجه کنند ودر آن مکان به عبادت خدا مشغول باشند چه منافاتی با توحید دارد؟ اینکه حرم امام رضا علیه السلام اینچنین باشکوه است برای این نیست که در و دیوار آن برای ما ارزشمند است بلکه بدان جهت است که چشمان ملتها متوجه این مکان بشود که چه خبر است و چه کسی اینجاست؟ این یک مسئله عقلائی است قبل از اسلام و قبل از تشریع هم بوده. امروز در کشورهای غربی برای تقدیر از یک سربازی که در جنگ فداکاری کرده مجسمه ساخته و مکانی برای یادبودش می سازند. تکریم ارکان دین وائمه معصومین علیهم السلام که از ارکان دین ما هستند یک امر عقلایی است که ادله فراوان قرآنی و روایی هم دارد.

امامت از اصول دین ماست نه از فروع دین. این را من مکرر گفته‌ام یکی از اشتباهاتی که در اذهان ما وارد کرده اند این است که امامت از فروع دین است در حالی که قرآن به صراحت می فرماید: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» وقتی عدم ابلاغ ولایت امیرالمومنین و فرزندان معصومش موجب عدم ابلاغ رسالت الهی شود معنایش این است که ولایت و امامت از اصول دین است نه از فروع.

ما میخواهیم مردم و نسلهای آینده و فرزندان خود را متوجه این اصل کنیم که همه چیز در مسئله امامت است. آنها هم فهمیدند که لبّ اسلام امامت است. دشمن بیش از خود مسلمان ها این حقیقت را فهمید که لبّ اسلام مسئله امامت و ولایت است لذا شروع به مخالفت کردند. بنابراین باید این روز را به عنوان عزای عمومی برای جمیع بشراعلام کنیم، چون اینها الگوی برای همه بشر هستند، نه فقط برای مسلمین و شیعیان.

نکته دوم این است که وهابیت به نام اسلام این فجایع را انجام داده. در طول تاریخ دشمن برای از بین بردن اسلام از افرادی در لباس اسلام استفاده کرده، برای اینکه اگر کسی که به حسب ظاهر کافر یا مشرک باشد و بخواهد با مسلمین مقابله کند همه دست او را میخوانند و میفهمند دنبال چه چیزی است. بدین جهت میآیند در حوزه های علمیه فردی مثل علی محمد باب و کسروی را پیدا میکنند تا به نام اسلام، اسلام را تخریب کنند. و این نکته ای است که قرآن بر آن تأکید و تصریح دارد و می فرماید: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْکِتَابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هَٰذَا الْأَدْنَیٰ وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنَا …» افرادی وارث کتاب شدند که به متاع قلیل دنیا چنگ زده و می گویند خدا در آینده ما را خواهد بخشید.یعنی مهمترین چیزی که یک عالم را منحرف و بیچاره میکند حب دنیا و دنیا طلبی است، این وارثان تورات و انجیل رشوه می گرفتند و احکام الهی را تغییر می دادند.

وهابیت هم که این همه جنایت انجام داده و می دهد برای این است که احکام خدا را تغییر دادند، شرک یک ضابطه خیلی معین و مشخصی دارد، آمدند ضابطه شرک را به اینجا رساندند که اگر کسی به قصد زیارت قبر پیامبر از وطنش به مدینه برود می گویند هذا شرکٌ، این به معنای تغییر و وتحریف احکام است.

در همین آیه خدا می فرماید: «أَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ مِیثَاقُ الْکِتَابِ أَنْ لَا یَقُولُوا عَلَی اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ»، آیا خدا از اینها عهد نگرفت که غیر از حق چیزی را برای مردم بیان نکنند؟ این یک پیمان است، کسی فکر نکند اگر عالم دینی شد می تواند هر چه را بر زبانش جاری میشود مطرح کند. برای گفتن هر کلمه ای باید یقین داشته باشد که این صحیح و مطابق با حق هست تا بتواند آنرا مطرح کند. خدا از هر عالم دینی، از انبیا که در راس علمای دین هستند، از تابعین آنها وپیروانشان که علم به کتاب دارند این پیمان را گرفته که فقط حق را بگویند، اگر میدانیم چیزی حق هست آنرا بگوئیم و از گفتن سخنان مطابق میل خود پرهیز کنیم. امروز در فضای مجازی بعضی از روحانیون داستانهایی میگویند که آدم تعجب میکند این را از کجا جعل کرده اند و به نام دین مطرح میکنند، این جعلیات را چرا مطرح کنیم؟ خیلی باید مراقب باشیم. یک قضایایی را به نام دین مطرح نکنیم وباآن اعتقادات و دین مردم را خراب نکنیم، وهابیت از راه تحریف دین این جنایتهای عظیم را انجام داده و هنوز هم انجام می دهد.

پیام این حوادث و قضایا برای عالمان دین اینست که طبق این میثاق الهی فقط باید حق را بیان کنند.

در خاتمه به مسئولین نظام خصوصاً رئیس جمهور و وزیر محترم امور خارجه پیشنهاد می کنم اکنون که فضای بازتری در روابط با عربستان ایجاد شده با کمک گرفتن از افراد صاحب نفوذ موضوع بازسازی بارگاه ائمه بقیع علیهم السلام را به عنوان یک مطالبه از جانب حوزه های علمیه و مراجع عظام و بزرگان دین و مردم متدین مطرح و پیگیری نمایند بلکه قلوب داغدار شیعیان با اینکار قدری التیام یابد.